هامونهامون، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 14 روز سن داره

آبی تر

درد دل

1391/9/15 9:12
نویسنده : مادر
260 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرم امروز ١٦ آدر و درست یک ماه و ٨ روز از تولد خوب تو میگذره

من متاسفانه فقط از طریق گوشیم میتونم عکس تو صفحه ات بزارم و اینطوریه که حرفهام می مونه

حالا تا اونجایی که بتونم برات میگم از بزرگ شدنت و حیرت من همه لباسهات برات کوچیک شدن البته لباسهایی که به دنیا اومدی نداشتی و تند تند برات خریدیم و الان داری لباسهای خودت رو می پوشی

پوشک هات برات کوچیک شدن و این یعنی سلام به زندگی

تو در روز یک ماهگیت ٤ کیلو شدی و حتی یک لحطه هم دکتر اجازه نداد خوشحالی کنیم که گفت نباید این همه وزن اضاف کنی و یه جورایی مامان جونم تو یک ماهگی رفتی تو رژیم

وای تو واقعن دریاچه هامونی و سیری ناپذیر منم البته ناشی ام و کار دیگه ا بلد نیستم بکنم و خیلی وقتها کم میارم و آخرش تسلیم جیغ هات میشم

رستی تو خیلی جیغ میزنی خیلی نمیدونم چون دوران جنینی آرومی نداشتی اینطوری شدی یا ذاتا اینطوری هستی

یه چیز دیگه هم کشف کردم و اینکه تو خیلی جنگجو و مبارزی و برای به دست آوردن هر چیز که بخوای تلاش میکنی حالا زمان میخواد که اینها رو ثابت کنم

به راحتی از روز اول گردن میگرفتی و به صدا عکس العمل نشون میدی و چشمها و سرت رو برمیگردونی

وای هامون بهترین لحطات زندگیم رو دارم کنارت سپری می کنم پسرم ممنونم که هستی

حالا هفته آینذه میریم جنوب و تو با یه عالمه اولین ها مواجه خواهی شد

اولین سفر اولین هواپیما سواری اولین بار دیدن بابا و مامان بزرگ خاله ها خاله زاده ها و اووووووه

امیدوارم حسابی بهمون خوش بگذره

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آبی تر می باشد