هامونهامون، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

آبی تر

اولین زخم

1392/3/8 9:33
نویسنده : مادر
240 بازدید
اشتراک گذاری

دو روز پیش وقتی میخاستیم از خونه بریم بیرون تو رو گذاشتم روی زمین که آماده بشم تو هم چهار دست و پا بودی و خسته شدی یهو ولو شدی روی زمین که یکی از ظرفهایی که باهاش بازی میکردی پلاستیکی بود اما لبه نسبتن تیزی داشته که من متوجه نشده بودم باعث شد لبه بینی نازت رو پاره کنی

یه لحظه دیدم جیغ زدی و شدید گریه کردی بلندت کردم فوری چون احساس کردم طوری شدی که اینطوری گریه میکنی و دیدم کنار بینی ات خون میاد

دلم هوری ریخت پایین اما هول نکردم و فوری دستمال کاغذی گذاشتم روش تا بند اومد و مرتب برات تکرار کردم که مامان نترس و این اولین زخمته و از این چیزها زیاد پیش خاهد اومد و تو هم گریه میکردی

میدونم درد داشتی گلم آخه پوست صورتت خیلی نازک و حساسه

حالا از این اتفاقها بزرگتر وکوچیک تر زیاد پیش میاد باید که قوی باشی ونترسی تازه وقتی که بخای از دنیا سهم بیشتری بگیری باید شجاع تر باشی و مقاوم تر زخمهای زیادی برخاهی داشت پسرم که خدا کنه همشون جسمی باشن زخمهای روحی سخت ترن خیلی سخت گاهی آدم رو له میکننن ولی بهرحال باید همه چیز رو تجربه کرد

شجاع باش گلم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

شقایق مامان آرشا
13 خرداد 92 23:18
ایشالا دیگه از این اتفاقا پیش نیاد
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آبی تر می باشد