برای روزهای خوب با تو بودن
امروز 10 بهمن و من روزهای زیادی رو سپری کردم و با تو حرف نزدم ناراحت نبودم داشتم کارهای خاصی میکردم که تو بتونی بیای دکتر کلی عکس و آزمایش از من گرفت که نهایتا گفت باید برم جراحی و شکمم رو سوراخ کردن و کلی کارهای خفن کردن یه عالمه کیست رو سوزوندن و یه لوله ای که بسته بود را باز کردن و گفت پیچیده بود که اونم درست کردن فیلمش هست هر وقت بیای و بزرگ بشی بهت نشون میدم گلم
اسمش عمل لاپاراسکپی بود
حالا باز هم امیدوارم و منتظر اگر این ماه بیای روز ورودت مهر ماه خواهد بود و من خیلی لذت خواهم برد که تو هم ماه مهر به دنیا بیای
راستی برنا به دنیا اومد خیلی کوچولو بود و دوست داشتنی 8 دی ماه اگر تو هم دیگه تنبلی نکنی و زود بجنبی با برنا 10 ماه اختلاف پیدا می کنی که چیزی نیست اما شاید مثل من و آذر دوستهای خوبی بشین
بارانم ماهانم عشقم خیلی دوست دارم و همچنان منتظرتم
میبوسمت