کالسکه
هامون غرغرو
هامون و من
رپر
این عکس کوچیک تر بوده هامون اما خیلی با نمکه دلم نیومد نزارمش این کاپشن رو داییش براش خریده :)
نویسنده :
مادر
10:02
سوت زذن
مامان دیروز برای اولین بار سوت زدی سوت که نه اداش رو در می آوردی لایو غنچه می کنی و تف با صدا می دی بیرون مامان برات غش میکنه هامون خوبم وقتی حجم قشنگت رو تو بغلم حس میکنم دیگه هیچی نمیخام هیچی نمی فهمم پسر شیرینم ...
نویسنده :
مادر
9:37
احساس بد
هیچ وقت فکر نمیکردم که روزی نتونم به تو شیر خودم رو بدم پسرم حالا با گذشت 5 روز که شیر خشک می خوری تمام وجوذم پر شده از غصه ای کاش شیر من به تو میساخت ای کاش این همه مشکل گوارشی پیدا نمیکردی ای کاش و ای کاش و ای کاش پسر قشنگم من از اینکه نمیتونم به تو شیر خودم رو بدم خیلی ناراحتم اما اینها همش به خاطر توه که راحت باشی دیگه غذا خوردن برام بی معنی شده و دوست ندارم هیچی بخورم فکر میکنم اینها که به تو نمیرسه به چه دردی میخوره نمیدونم ببینم چی پیش میاد شاید تا هفته دیگه دوباره تصمیم جدیدی گرفتیم اما تو قول بده که قوی باشی دوستت دارم هزارتا
نویسنده :
مادر
15:50
سه ماهگی
امروز سه ماهت تمام شد پسرم و وارد 4 ماهگی شدی مبارک باشه ما روز جمعه شش بهمن برگشتیم تهران به همراه بابایی که سه روز قبلش دنبالمون اومده بود فرودگاه آبادان که پر بود تهران هم که اومدیم همه اومده بودن تو رو ببینن خلاصه که تو خیلی عزیزی حالا چنذ روزه که شیر من رو نمیخوری آخه به نظرمون بهت نمیسازه باید ببینم چی پیش میاد خیلی غصه میخورم که نمیتونم شیر خودم رو بهت بدم اما به خاطر خودته حالا چندتا از شیطنتهاتو بنویسم دوست نداری ذراز کش باشی و همش میخای بلند بشی وقتی پات به زمین میخوره میخای راه بری و اصرار عجیبی برای حرف زدن داری پسرخوبم با صدا میخندی گاهی و از بازی های تند تند و فیزیکی خیلی خوشت میاد وقتی هیجان زده میشی با صدای ...
نویسنده :
مادر
15:07
لباس جدید
مادرانه
هامونم میخاستم بدونی لذت بخش ترین چیز تو دنیا وقتیه که تو به من نگاه میکنی مامان من تو رو بغل میکنم بو میکشم و میبوسم هامون خوبم ممنون که به دنیا اومدی و من رو با اساس قشنگ مادرانه آشنا کردی هامون قشنگم لحظاتی که ما با هم هستیم برای من تمام نشدنی هستن باورم نمیشد اینقدر س های خوب و بی نظیری به من بدی مامان خیلی دوستت دارم و مطمئنم که برای با هم بودن راه طولانی و بر از هیجانی داریم وقتی به من نگاه میکنی و میخوای شیر بخوری وقتی به من نگاه میکنی و شکمت درد داره وقتی به من نگاه میکنی و بازی و شیطنت میخوای خدایا بالاتر از این احساس هیچی نیست خدایا ممنونم ...
نویسنده :
مادر
16:53