شیطون پسر
سلام هامون من
حالا روز بروز که شیطون تر میشی دل من رو بیشتر می بری
محکم مشت میگوبی و سرت رو به دو طرف تکون تکون می دی و با قدرت مشت میکوبی دیروز دراز کشیده بودم بعد چهاردست و پا بدو بدو اومدی سمت من و محکم شزوع کردی به من کوبیدن و میخاستی با من بازی کنی
توپت رو روی زمین غلت میدم و با همدیگه دنبال توپ چهاردست و پا می ریم و تو حسابی ذوق میکنی
هنوز خیلی ماشین رو درک نمیکنی و بیشترین بازیت با جغحغه هاته که میگیری و محکم تکون میدی
حالا همه تلاشت اینه که حرف بزنی جیغ میکشی و سعی میکنی که چیزهایی که میخوای رو با ایما و اشاره بفهمونی وقتی چیزی رو که میخوای بهت ندیم یا ازت بگیرم جیغ میزنی و گریه میکنی و باید فوری حواست رو پرت کنیم
خیلی سریع چهاردست و پا میری و هنوز علاقه ای به راه رفتن نداری
خیلی سریع از جات بلند میشی و می ایستی
گاهی هم صورتت رو به صورتم می مالی و انگار که میخوای خارش دندوناتو اینطوری کم کنی
هامونم گاهی بابا و ماما هم میگی دادا رو بیشتر استفاده میکنی البته و بابا هم بعد از اونه
حالا منتظریم تو مسابقه نی نی شکموها اول بشی