هامونهامون، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه سن داره

آبی تر

تو این روزهای سخت تو همه امید منی

1392/8/27 10:20
نویسنده : مادر
398 بازدید
اشتراک گذاری

سلام هامونم

وقتی می چرخی و من رو بغل میکنی میخوام دنیا بایسته و من باشم و تو فقط

دستهای کوچیکت فقط لپهای من رو میگیره و انگشتهای نازت و ناخنهای سوهان نشده ات رو پوست صورتم من رو به اوج می بره

هامونم حس میکنم این لحظه هایی که با هم هستیم و تکرار نشدنی هستن بهترین و وصف نشدنی ترین احساسیه که یه مادر فقط می تونه تجربه کنه

شب پیش دستت رو به صورتم میکشیدی و انگشت کوچیکت رو توی دماغ و دهن و چشمم میکردی و من هم الکی عطسه کردم و تو که حسابی خوابت گرفته بود و نمی تونستی بخابی قاه قاه میخندی  و بعد هم هی پشت سر هم عطسه کردی و عطسه کردی و بعد از زیزی گفتنت حالا عطسه هم بلد بکنی

هامون خوبم که همه زندگی من رو غرق شادی میکنی دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم

تو این روزهای سخت تو همه امید منی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

شقایق مامان آرشا
5 آذر 92 12:59
ای جان بلدی چطوری دلبری کنیی
عمو مهدی
29 آذر 92 16:40
روزای سخت تموم شد.به روزای خوب فکر کن
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آبی تر می باشد