خونه جدید
سلام عشق من
امروز یکشنبه است و آخرین روز کاری
ما روز جمعه از خونه ای که یک سال توش زندگی کردیم و تو اونجا شکل گرفتی برای همیشه رفتیم
و وارد خونه جدیدی شدیم که منظره خیلی قشنگی رو به بزرگراه همت داره و تهران زیر پامون احساس میشه
فندق من دو تا اتاق تو خونه جدید داریم که یکیش برای توه اما فعلا در اختیار باباییه تا تو به دنیا بیای و یکم بزرگ تر بشی
فندق کوچولو دایی حامد و عمو وحید هم اومده بودن کمک و خیلی خسته شدن
خاله ملیحه هم اومده بود و کلی کمک کرد تازه اونها پارسال هم خیلی به من کمک کردن
آخه دکتر و همه به من گفتن که خیلی مواظب خودم باشم چون من یه بار شیشه دارم که تویی و مسوولشم
مبادا اتفاقی برات بیفته گلم
تازه خاله زیزی هم اومده بود که اولش خیلی ذوق داشت اما آخرش یکم ناراحت بود و دیگه کار نکرد
دیگه همین دیگه میبوسمت گلم و منتظر شنیدن صدای قلبت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی