بدون عنوان
فرشته ناز من میدونم که داری حسابی خودت رو میسازی که سرحال و شاداب و پر از انرژی پا به این دنیا بزاری
من و بابایی هم بهت فرصت میدیم هرچقدر که دوست داری اون جا باشی وهر چی که دوست داری هم برات مهیا میکنیم
فقط اشاره ای بکن
این روزها حالت تهوعی که ناشی از نگه داشتن جسم کوچولوی تو در وجود منه سراغم اومده
من اما خوبم و خوشحال فقط قبول کن یکمی آدم رو مریض میکنه که اونهم میگذره من با عشق منتظرتم
راستی یه مطلب دیگه عماد پسرخاله سهیلا که تو دیگه قطعا باید بهش بگی عمو داره ازدواج میکنه
عماد کوچولو با اون چشمهای ناز مشکی که من روز تولدش خونه اشون بودم و کاملن خاطرم هست من کلاس سوم دبستان بودم گلم حالا که تو توی شکم منی اون داره ازدواج میکنه چه قدر جالب
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی