هامونهامون، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

آبی تر

یک روز مهم

1391/2/26 16:43
نویسنده : مادر
201 بازدید
اشتراک گذاری

           الان پر از احساس های متفاوتم

مثلن خیلی خوشحالم که دوباره من و تو تنهاییم و میتونیم باهم یه عالمه لحظات شادی رو تجربه کنیم

تقدیر این گونه رقم خورد تا برای باهم بودن وقت بیشتری داشته باشیم و کشف دنیا فقط برای مادوتا باشه

خیلی دوستت دارم و احساس میکنم میتونم برات از ذوق ضعف کنم

قوی باش پسرم من به قدرت تو احتیاج دارم

فردا اتفاقات بزرگی خواهد افتاد چشمات رو ببند  و آروم بخواب همه چیز زود میگذره بعد من و تو با هم به جشن مینشینیم  

قول میدم

عاشق لحظات باتو بودن هستم و سخت منتظرت هستم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

هدیه خدا- فریماه
26 اردیبهشت 91 16:54
سلام. تو چند پست اخیر فقط با یه نفر صحبت میکنید پس دختر خانمتون چی؟واقعیتش نگران شدم.


گیس گلابتون
27 اردیبهشت 91 14:46
دوست خوبم. امیدوارم همه چیز خوب و عالی پیش بره . خداوند تو ووپسرت رو درآغوش داره و هیچ چیز نمیتونه باعث آزارتون بشه....برات بهترینهارو آرزو دارم عزیزم
عمو مهدی
29 اردیبهشت 91 22:20
ما هم منتظرتیم عمویییییی.تو قوی باش.
پانی
1 خرداد 91 22:49
سلام مامانی بالاخره یه دونه نی نی داری یا دو تا؟؟؟؟ پس چرا با گل پسرت فقط خرف میزنی؟؟؟
مامان احسان
6 خرداد 91 9:36
سلام کجایی نگرانتم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آبی تر می باشد