هامونهامون، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

آبی تر

دنیا دنیا شادی

1391/6/18 9:19
نویسنده : مادر
165 بازدید
اشتراک گذاری

همین الان که دارم برات می نویسم پسرم یه روز نیمه تعطیل تو اداره ام ظهره و ساعت حدود 5/11

و من دارم آهنگ سیاوش قمیشی گوش میدم حال خوبی دارم و از بودن کنار تو خیلی خوشحالم قهقهه

تو هم همینطور چون این طور که پیداست از خوشحالی بودن با منه که این همه حرکت های جور واجور داری و ضربه های محکم می زنی موج و تاب می خوری و یه هو از بالای شکمم سر میخوری میای پایین و من رو با حرکات عجیب و غریبت غافلگیر میکنی خنده

هامونم

الان هیچ فکری ندارم غیر از اینکه برای دیدن تو و لمس کردنت و بو کردنت  منتظر بشم

هنوز نیومدی میتونم بوی خوب تنت رو احساس کنم پسرم

حالا میفهمم که مامان من همیشه میگه میخوام تو رو بو کنم یعنی چیچشم

نمیدونم چقدر از به دنیا اومدنت خوشحال خواهی بود پسرم ولی مطمئنم که میتونی به اندازه کافی از بودن باما لذت ببری

با هر تکونی که میخوری و با هر ضربه ای که به من میزنی شوقم برای دیدنت هزار برابر میشه

پسرم قوی باش و خوب و سالم و برای من و بابایی دنیا دنیا شادی بیار

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

رها
15 شهریور 91 21:57
هامون خاله بیا که دل ما لک زده برای دیدنت [h
خاله رها منم خیلی دوست دارم بیام و بعد هم با مانلی شما بازی کنم شما دعا کن زودتر آبانماه بشه
عمو مهدی
19 شهریور 91 23:26
خوبه باز تو ضرباتشوحس می کنی.ما فقط باید منتظر باشیم تا دنیا بیاد تا لمسش کنیم


دنیا میام عمو و اینقدر من رو بغل میکنید که خسته میشید
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آبی تر می باشد